بیوگرافی روزبه معین
چکیده بیوگرافی روزبه معین
- نام: روزبه معین
- متولد: 3 مرداد 1370 – تهران
- حرفه: نویسنده
- ویکی پدیا روزبه معین
- اینستاگرام روزبه معین – 93.7 هزار نفر دنبال کننده
زندگی شخصی و هنری روزبه معین
روزبه معین (زاده ۳ مرداد ۱۳۷۰ تهران)، نویسنده، رماننویس، نمایش نامه نویس، و کارتونیست اهل ایران است. او فعالیت حرفهای خود را با نوشتن نمایشنامه آغاز کرد و سپس به نوشتن رمان روی آورد.
بنا بر اظهاراتش نوشتن را از دوران کودکی آغاز کرده و در دوران نوجوانی به کاریکاتور و کارتون علاقهمند شده که این هنر او را به سمت خلق چهرهها و شخصیتهای مختلف هدایت کردهاست. به گفته خودش همواره آدم تنهایی بوده و از تنهایی لذت میبرد. معین لیسانس مهندسی شیمی از دانشگاه اراک دارد و تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان البرز به پایان رساندهاست. چندی از نمایشنامههای شاخص این هنرمند در دوران دبیرستان و دانشگاه به روی صحنه رفتهاست. او در کنار نویسندگی در زمینههای مختلف هنری از جمله طراحی و شخصیت پردازی کارتونی (کاریکاتور)فعالیت میکند. وی همزمان با تحصیل در دانشگاه، دورههای تئاتر و نویسندگی را نیز گذراند. فعالیت حرفهای خود را به عنوان نویسنده با نمایشنامهنویسی آغاز کرد. معین از سال ۱۳۹۲ شروع به نوشتن رمان قهوهٔ سرد آقای نویسنده کرد و در سال ۱۳۹۶ آن را به چاپ رساند و خیلی سریع تبدیل به یک رمان پرفروش شد.
اولین رمان روزبه معین به نام «قهوهٔ سرد آقای نویسنده» در اردیبهشت ۱۳۹۶ منتشر شد و در جشن امضای اول آن در کمتر از دو ساعت چاپ اول کتاب به اتمام رسید و در جشن امضای دوم، با استقبال خوبی مواجه شد و مشتاقان قهوهٔ سرد آقای نویسنده ۷ ساعت در انتظار خرید کتاب ماندند.همچنین این رمان در بیست روز اول چاپش بهطور متوسط روزانه هزار جلد فروش داشت.
کتاب های روزبه معین
- هنگامی که باران پیانو مینوازد
- قهوهٔ سرد آقای نویسنده
“بندازش دور!” نوشته ای از روزبه معین
فکر می کنم دردی تو دلت داری که داره آزارت میده، تا حالا به دیوارهای اینجا دقت کردی؟ تو همه اتاق ها این عکس رو زدن، قطعا نمی شناسیش، چون نه بازیگره، نه خواننده، اسمش لئونید روگوزوفه، اون یه پزشک بوده، البته نه داروی خاصی کشف کرده نه بیماری عجیبی رو درمان کرده، اون فقط سرسخت بوده!
روگوزوف وقتی بیست و هفت سالش بوده به عنوان پزشک یه گروه اکتشافی شوروی به قطب جنوب می آد و بعد از چند ماه احساس پهلو درد شدیدی می کنه و متوجه میشه که آپاندیسش داره می ترکه، واسه همین با پایگاه تماس میگیره و درخواست کمک می کنه، اما هر روز که می گذره حالش بدتر میشه، زمستون قطب جنوب رو فرا گرفته بود و تا چشم می تونست ببینه همه جا برف و بوران بود، تا اینکه از پایگاه اعلام می کنن تا سال آینده هیچ کمکی به اون جا نمیرسه!
روگوزوف تصمیم می گیره به جای یه انتظار بیهوده خودش دست به کار بشه!
اتاق عمل رو آماده می کنه و روی تخت دراز می کشه و کارهایی که بقیه باید انجام بدن رو مشخص می کنه، چون که به تنهایی باید عمل رو انجام می داد نمی تونست خودش رو بیهوش کنه، واسه همین فقط دیواره شکمش رو بی حس می کنه و بعد شکمش رو می شکافه و دل و رودش رو میریزه بیرون، تو حین عمل هم به اشتباه روده خودش رو زخمی می کنه و مجبور میشه اون رو بخیه بزنه.
تا اینکه بالاخره آپاندیس رو پیدا می کنه و می بینه که کاملا سیاه شده و اگه دیرتر عمل رو انجام می داد قطعا آپاندیس می ترکید، آپاندیس رو با هزار زحمت بیرون میاره و دل و رودش رو میذاره سر جاش و بعد شکمش رو بخیه میزنه و از هوش میره.
روگوزوف بعد از چند روز سر حال میاد و تبدیل میشه به نماد سرسختی و شجاعت، واسه همینه که عکسش رو به همه ی اتاق های اینجا زدن تا فراموش نکنیم که تو شرایط سخت حتی اگه کمکی هم نیاد، نباید تسلیم شد.
حالا اگه تو احساس می کنی دردی تو دلت هست که داره می کشدت، منتظر کمک نشین، خودت دلت رو بشکاف و اون رو در بیار و بنداز دور!
کافه شعر
بیشتر بخوانید: